بي خيال شو آقا!
اول یک داستان قدیمی را برایتان تعریف کنم . روزگاری کاظمینی ، مدیر بنیاد ریحانه الرسول ( صاحب امتیاز هفته نامه یزدامروز )، مدیرکل فرهنگ ارشاد اسلامی استان یزد بود. سرحال و شاد و پر هیاهو. جشنواره ای به نام حقیقت برگزار شد و مرد ( کارگردان جوان یزدی ) و زنی ( گوهر خیراندیش) در مراسم اختتامییه به طور علنی روبوسی کردند و این بوسه های نابهنگام سبب برکناری کاظمینی شد. من هم مسئول تهیه بولتن آن جشنواره بودم. اما آشنایی جدیی من با کاظمینی به زمانی بر می گشت که قصد داشتم برای نشریه تدبیر و توسعه گزارشی درباره علت واگذاری زمینی به وزارت اطلاعات برای احداث یک مجتمع فرهنگی ( که اکنون اداره کل حراست استان شده است) گزارشی تهیه کنم. بسیاری بر نادرستی این کار و اساسا و لازم نبودن ورود وزارت اطلاعات به این عرصه تاکید داشتند و حتی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت ( مهاجرانی ) به شدت به این موضوع اعتراض کرده بود. از سوی دیگر خیلی ها هم ادعا داشتند که کاظمینی ( مدیر کل وقت فرهنگ و ارشاد) در واگذاری این زمین نقش اصلی را داشته است. چند بار موضوع را تعقیب کردم و حتی در این زمینه محمد فاضلی ( سردبیر و مدیر مسئول فعلی یزد امروز ) راهنمایی ام کرد و شماره تلفن یک فرد مطلع را در اختیارم گذاشت . سرانجام عصر یک روز تعطیل کاظمینی مرا به یک جلسه محرمانه دعوت کرد و گفت که بهتر است از تهيه این گزارش صرفنظر کنم. چون ممکن است بعضی بگویند بین او و اطلاعاتی ها ارتباط وجود داشته و خیلی حرف های دیگر. چندان قانع نشدم. دو سه روز بعد مرا خواست و گفت که در نظر دارد شغلی ( البته نه چندان مهم ) در ارشاد به من واگذار کند. رد کردم و دو سه روز بعد دوباره به جلسه محرمانه ای دعوت شدم. کاظمینی در آن جلسه گفت که دیشب در جلسه ای بودم و عده ای اعتقاد داشتند که شما سمپات نهضت آزادی در یزد هستید. به او گفتم که قصد تهیه گزارش درباره زمینی که به اداره اطلاعات واگذار شده و چرایی آن را ندارم و او بهتر است دست از سر من بردارد. و همینطور شد. اما چرا این داستان را گفتم. دیروز در شماره ۱۸۴ هفته نامه یزد امروز دو مطلب، توجه ام را جلب کرد. نخست اینکه نوشته شده بود عده ای از سیاسیون سیاست زدگان ( این ترکیب تازه کشف شده است ) و ورشکستان سیاسی ( منظور ورشکستگان سیاسی است ) افتتاح دفتر نمایندگی مسجد جمکران در یزد را به انتخابات آینده مجلس خبرگان رهبری مرتبط نموده اند و در ادامه توصیه شده بود که بدون شناخت کافی و داشتن معلومات و بالاخص مردم شناسی تحلیلگر نشوید. من نتوانستم بین رشته مردم شناسی و افتتاح دفتر نمایندگی مسجد جمکران ارتباط خاصی پیدا کنم ، مگر اینکه نگاه بدبینانه ای به موضوع داشته باشیم. بگذریم. در مطلب دوم نویسنده با اشاره به مطلب مشابه ای در نشریه جام یزد ( ارگان طیف های نزدیک به موتلفه یزد ) از محمد حسین صداقت ، مدير مسئول هفته نامه جام يزد خواسته است مرد شماره ۲ سابق استان را که به زعم آنها در پشت پرده هدایت نشریاتی چون خاتم یزد را برعهده داشت ، معرفی كند. مطمئنم چون صداقت به بي صداقتي و دروغ گويي خود در نشر چنين اكاذيبي مطمئن است، انتظارات يزدامروزي ها را برآورده نخواهد كرد ولي در تعجبم كه اکنون و هنگامی که خاتم یزد تعطیل شده است و برای من هم رسانه ای جزء این وبلاگ باقی نمانده است ، چرا اين دوستان دست بردار نیستند. نمیدانم ! فکر می کنم تاوان چیزی را پس میدهم . تاوان خبری که نباید منتشر می شد . حادثه ای که نباید بدان اشاره می شد. شاید هم باید بعضي خبرها و حوادث را به طور مفصل بررسی کنم تا برخی ها دست از این نیش و کنایه ها بردارند. و همانطور شود.
متولد تیرماه 56/روزنامه نگار/به سیاست و جامعه شناسی علاقه مندم/درباره همین چیزها می نویسم/ با رسانه هایی چون ايلنا، كلمه، تهران امروز، مثلث، صنعت و توسعه، هفت صبح و ... همکاری داشته ام.